Islamic Theories

"الرسالات الإلهية ذات أطوار ثلاثة تبدأ برسالة الضمير الإنساني، تليها رسالة الأنبياء، وأخيراً رسالة التجارب المريرة والصعوبات والمشكلات التي يعانيها الإنسان، والتي هي محركات لدفع الإنسان الى الخير والكمال". الإمام القائد السيد موسى الصدر

"الرسالات الإلهية ذات أطوار ثلاثة تبدأ برسالة الضمير الإنساني، تليها رسالة الأنبياء، وأخيراً رسالة التجارب المريرة والصعوبات والمشكلات التي يعانيها الإنسان، والتي هي محركات لدفع الإنسان الى الخير والكمال". الإمام القائد السيد موسى الصدر

چکیده

حجّ تمتع که در زمان پیامبر (ص) رائج بود و آنحضرت به این نوع حجّ امر کرده بود و این سنّت اصحاب بعد از پیامبر (ص) بود، به این نوع حجّ بعد از گذشتن مدتی بعد از پیامبر (ص) نهی شده بود و بعضی از کسانی که حائز اهمیت در فِرق اسلامی اند، به این امر که یک واجب خدا را نهی کرده اند، اعتراف کردند. در این تحقیق روایاتی که ارائه شده از معتبر ترین منابع حدیثی اهل سنت که معروف به صحاح ستّه است، استفاده شده.

به اضافه این تعریف حجّ و حجّ تمتّع هم اجمالاً بیان شده است.


فهرست مطالب

مقدمه 1

مفاهیم کلیدی 2

حجّ 2

حجّ تمتّع 2

حجّ تمتّع در زمان پیامبر (ص) 3

امر پیغمبر (ص) به تمتّع در حجّ 3

حجّ تمتع بعد از پیامبر (ص) هم سنّت اصحاب بود 4

نهی کنند گان به حجّ تمتّع 5

اعتراف بعضی از نهی کنندگان حجّ تمتّع 6

نتیجه 8

پی نوشت 9

 

 

مقدمه

یکی از واجبات فروعی اسلام حجّ است که دارای سه قسم است: حجّ قِران و اِفراد و تمتّع. برای حجّ تمتّع یک سبب که در شریعت مطرح شده آن استطاعت است. حجّ تمتّع بر کسانی وجوب دارد که محل سکونت آنها حدّ اقل ۱۶ یا ۴۸ فرسخ از حرم فاصله داشته باشد.

این نوع حجّ را پیغمبر (ص) در حیات خودشان انجام داده اند و بعد از آنحضرت (ص) هم انجام داده شد و هنوز هم طبق فقه جعفری این حج مطرح است و باید مکلّفین که بر آنها این نوع حج واجب است، انجام بدهند.

امّا در تاریخ و احادیث ثبت گردیده است که بعد از پیامبر (ص) بعضی از أعلام اسلام از این نوع حجّ نهی کردند و در واقع حلال الٰهی و واجب پروردگار را حرام کردند.

حجّ چونکه در فروعات شریعت اسلامی دارای اهمیت ویژه ای است در این تحقیق بر آن شدیم که کسانی که درباره این نوع حجّ آشنائی ندارند، بدانند که همین نوع حجّ بدعت تشیّع نیست بلکه در سائر مذاهب اسلامی هم این یک نوع واجب است که انجام شود و ذکر این موضوع در کتب همه مسلمانان شده است بخاطر همین منابع این تحقیق فقط صحاح ستّه قرار گرفته است.

 

مفاهیم کلیدی

حجّ

آهنگ خانه خدا کردن برای به جا آوردن مناسک ویژه در موسم خاص.([1])

حجّ تمتّع

حجّ تمتّع را حجّ تمتّع می گویند چونکه در این حجّ  محرمات احرام حلال می شوند و انتفاق از آنها در فاصله زمانی بین عمره تمتّع و حجّ است. این در حالی است که عمره تمتّع مرتبط به حجّ تمتّع و جزء آن است، به گونه ای که آن دو نظر شرع یک عمل محسوب می شود و در نتیجه انتفاع از محرّمات احرام در فاصله زمانی بین آن دو، به منزله انتفاع از آنها در حجّ است.([2])

 

حجّ تمتّع در زمان پیامبر (ص)

عن عبد الله بن عمر، قال: تمتّع رسول الله (ص) فی حجّۀ الوداع بالعمرۀ اِلی الحجّ و أهدی فساق معه الهدی مِن ذی الحلیفه، و بَدَأَ رسول الله (ص) فأهلَّ بالعمرۀ، ثم أهلّ بالحجّ و تمتّع الناس مع رسول الله (ص) بالعمرۀ الیٰ الحجّ. ([3])

عبد الله بن عمر می گوید: در حجۀ الوداع پیغمبر (ص) از عمره، تا حجّ تمتع کرد و قربانی را از ذی الحلیفه با خود آورد و رسول الله آغاز کرد، پس برای عمره تلبیه گفت سپس برای حجّ تلبیه گفت و آن مردمی که با پیغمبر (ص) بودند با آنحجرت (ص) با عمره تا حجّ تمتّع کردند (یعنی محِلّ شدند).

عن طاووس قال: قال معاویۀ لابن عباس: أعلِمتَ أنّی قصّرتُ من راسِ رسول الله (ص) عند المروه. قال: لا. یقول ابن عباس: هذا معاویۀ ینهی الناسَ عن المتعۀ و قد تمتّع النبیُّ (ص). ([4])

طاووس  می گوید: معاویه به ابن عباس گفت: آیا تو می دانی که پیغمبر (ص) را نزد مروه من تقصیر کردم؟ ابن عباس گفت: نه.

ابن عباس از این موقع استفاده کرد و گفت: این معاویه  مردم را تمتّع (عمره در حجّ) منع می کند درحالیکه پیغمبر (ص) آن را انجام می داد.

امر پیغمبر (ص) به تمتّع در حجّ

عن ابن عباس  قال: لما قدم النبیُّ (ص) مکّۀ أمَرَ ّصحابَه أن یطوفوا بالبیت و بالصفا و المروۀ، ثم یجلّوا و یَحلِقوا اَو یُقَصِّرُوا. ([5])

ابن عباس می گوید: زمانیکه پیامبر (ص) به مکّه آمد به اصحابش امر کرد که آنها خانه خدا را طواف کنند و در صفا و مروه سعی انجام دهند سپس مُحِلّ بشوند و تقصیر یا حلق را انجام دهند.

عن ابی موسی قال: قدمت علی رسول الله (ص) و هو بالبطحاء فقال: "بما أهللتَ؟" قلتُ: أهللت یا هلال النبیٍّ (ص) قال: "هل سُقتَ من هدی؟" قلتُ : فطُف بالبیت و بالصّفا و المروۀ ثم حلَّ." فطفت بالبیت و بالصفا و المروۀ ثم أتیتُ امرءۀ مِن قومی فَمشطَتنی و غَسَلتُ رأسِی فکنتُ أُفتی الناس بذلک فی امارۀ أبی بکرٍ و امارۀ عمر.([6])

ابو موسی می گوید: بر رسول خدا (ص) وارد شدم درحالیکه ایشان در وادی بطحاء بود. ایشان گفت: برای چه چیزی محرِم شدی؟ گفتم: برای چیزی که نبی (ص) برای آنچیز مُحرِم شد. ایشان گفت: آیا با خودت قربانی آوردی؟ گفتم: نه، گفت: پس خانه خدا را طواف کن و بین صفا و مروه سعی کن سپس من پیش زنی از قوم خود رفتم و او به من شانه زد و سرم را شست. پس از آن من درباره این مسئله در زمان امارۀ ابوبکر و عمر به مردم فتوا می دادم.

حجّ تمتع بعد از پیامبر (ص) هم سنّت اصحاب بود

حدّثنا نصر بن علی حدّثنی أبی قالا: شعبۀ عن الحکم عن عمارۀ بن عمیر عن ابراهیم بن موسی عن ابی موسی الأشعری: أنّ کان یُفتی بالمتعۀ فقال له رجلٌ: رُویدک بعضَ فُتیاک. فاِنّک لا تدری ما أحدث أمیر المومنین فی النسک بعدَک حتّی لقیته، بعدُ، فسألته. فقال عمر: قد علِمت أنّ رسول الله (ص) فعله و أصحابه و لکنّی کرهت اَن یطَلّوا بهن معرسین تۀت الاراک.([7])

ابراهیم بن موسی از ابو موسی أشعری نقل می کند که او (ابو موسی اشعری) برای حجّ تمتع فتوا داد. یک مردی به او گفت: بعضی از فتاوای خود را به تأخیر بیانداز. چونکه عمر بعد از تو درباره حج چه گفته، نمی دانی. من بعد از تو با او ملاقات کردم و پرسیدم. عمر گفت: همانا من می دانم اینکه رسول الله (ص) و اصحابش آن (تمتع در حج) را انجام می دادند و این کارشان بدم می آمد.

حدّثنا قتیبه عن مالک ابن أنس عن ابن شهاب عن محمد بن عبد الله بن الحارث بن نوفل أنّه سمع سعد بن ابی وقاص و الضّحّاک بن قیس و هما یذکران التمتّع بالعمرۀ اِلی الحجّ فقال الضحّاک بن قیس لا یصنع ذلک الّا مَن جَهلَ أمر الله فقال سعد بئس ما قلت یا ابن أخی. فقال الضّحّاک بن قیس فانّ عمر بن الخطاب قد نهی عن ذلک. فقال سعد قد صنعها رسول الله (ص) و صنعناۀا معه.([8])

قتیبه از مالک و او از ابن شهاب و او از محمد بن عبد الله نوفل به ما گفت که او سعد بن ابی وقاص و ضحاک را شنید  درحالیکه آنها درباره تمتع بین عمره تا حج صحبت می کردند. ضحاک بن قیس گفت: (تمتع را) انجام نداد هیچکس مگر کسی که از امر الهی جاهل بود. پس سعد گفت: اے برادره زاده! چه بدچیزی گفتی تو. پس ضحاک گفت: همانا عمر بن خطاب از تمتّع در حجّ نهی کرد. سعد گفت: این (تمتّع بین حجّ و عمره) را پیغمبر (ص) انجام می داد و ما هم با ایشان انجام می دادیم.

عن مُطَرِّف بن عبد الله قال: قال لِی عمرانُ بن حُصینٍ تمتَّعنا مع رسول الله (ص). ([9])

مطرف می گوید: عمران بن حُصین به من گفت: ما با پیغمبر (ص) در حج با عمره تمتّع می کردیم.

عن مُطَرِّفٍ: قال لی عمران بن حُصین: اِنَّ رسول الله (ص) قد تمتَّع و تمتَّعنا معه قال فیها قائلٌ برَأیۀ.([10])

مطرف می گوید: عمران بن حصین به من گفت: همانا رسول خدا (ص) در حج تمتّع می کرده و همراه او تمتع انجام می دادیم. یک کسی (عمر) در این مسئله رأی خود را گفت.

از این حدیث فهمیده می شود که اصحاب در زمان پیامبر (ص) و بعد از آنحضرت حتی در زمان خلافت خلیفه اوّل حجّ تمتّع انجام می دادند ابو موسی اشعری به همین حجّ تا زمان خلیفه ثانی فتوا می داد و اصحاب دیگر ۀم حجّ تمتع انجام می دادند.

نهی کنند گان به حجّ تمتّع

علاوه بر دو حدیث گذشته که از ابو موسی اشعری و محمد بن عبد الله بن الحارث نقل شدند احادیث زیر هم بیان گر کسانی هستند که اصحاب را از حجّ تمتّع نهی می کردند.

عن ابن عباس قال تمتّع رسوله الله (ص) و أبوبکر و عمر و عثمان و اَوّلُ مَن نهی عنها معاویۀ.([11])

ابن عباس می گوید: رسول الله (ص)، ابوبکر، عمر و عثمان (در حجّ) تمتع می کردند و اوّل کسی که از آن نهی کرد معاویه بود.

عن سعید بن المسیّب قال: اجتمع علیٌّ و عثمان بعسفان فکان عثمان ینهی عن المتعۀ اَو العمرۀ: فقال علیٌ: ما ترید اِلی أمرٍ فعله رسول الله، تنهی عنه؟ فقال عثمان: دَعنا منک. فقال اِنّی لا أستطیع اَن اُدعَک فلمّا أن رأیٰ علیٌّ ذلک، أهلَّ بهما.([12])

سعید بن مسیب گفت: علی و عثمان در وادی عسفان جمع شده بودند و عثمان از تمتع یا عمره منع می کرد. علی گفت: فعلی که پیامبر (ص) آن را انجام داده آیا تو از آن نهی می کند. عثمان گفت: ما را از خودت جدا کن. علی گفت: من نمی توانم از تو جدا شوم پس علی وقتیکه این وضعیت را دید برای هر دو تلبیه گفت (مُحرِم شد).

عن سعید بن المسیّب قال: اختَلَفَ علی و عثمان رضی الله عنهما وهما بعُسفانَ فی المتعۀ. فقال علی: ما ترید اِلّا اَن تنهی عن أمرٍ فعله النبیّ (ص).([13])

سعید بن مسیّب می گوید: علی و عثمان در وادی عُسفان درباره متعه (تمتّع میان حجّ و عمره) اختلاف کردند. علی گفت: تو چیزی را نهی می کنی که پیغمبر (ص) آن را انجام می داد.

عن طاووس قال: قال معاویۀ لابن عباس: أعلِمتَ أنّی قصّرتُ من راسِ رسول الله (ص) عند المروه. قال: لا. یقول ابن عباس: هذا معاویۀ ینهی الناسَ عن المتعۀ و قد تمتّع النبیُّ (ص). ([14])

طاووس  می گوید: معاویه به ابن عباس گفت: آیا تو می دانی که پیغمبر (ص) را نزد مروه من تقصیر کردم؟ ابن عباس گفت: نه.

ابن عباس از این موقع استفاده کرد و گفت: این معاویه  مردم را تمتّع (عمره در حجّ) منع می کند درحالیکه پیغمبر (ص) آن را انجام می داد.

یعنی این که او با اینکه با پیغمبر (ص) حج کرده و می داند که تمتّع در حجّ بود، بازهم از انجام دادن تمتّع در حج نهی می کند.

اعتراف بعضی از نهی کنندگان حجّ تمتّع

عن ابن عباس قال: سمعت عمر یقول والله اِنّی لأنهاکم عن المتعۀ و اِنّها فی کتاب الله و لقد فَعَلَها رسول الله (ص) یعنی العمرۀ فی الحجّ. ([15])

ابن عباس می گوید: من عمر را شنیدم که می گفت: قسم به خدا همانا من شما را از تمتّع در حجّ نهی کردم درحالیکه در قرآن به آن امر شده و پیغمبر (ص) آن را یعنی عمره در حجّ را انجام داده است.

همچنانکه مشاهد می شود در این حدیث خود نهی کننده اعتراف می کند که حجّ تمتّع را پیغمبر (ص) انجام می داد و در زمان ایشان بود امّا او طبق ذوق خودش حلال خدا را حرام کرده.

 

نتیجه

حجّ تمتع یک حکم الهی است. پیغمبر (ص) آن را انجام داده و به انجام دادن آن امر کرده بودند. ا صحاب هم بعد از پیامبر (ص) آن را انجام می دادند تا زمان خلیفه ثانی. و حکم الهی را هیچ کس حق ندارد، ممنوع قرار بدهد جز خود شارع.

امّا همچنانکه ملاحظه شد بعضی از کسانی در تاریخ بودند که این واجب الهی را تعطیل کردند، آن هم بخاطر ذوق خودشان که در واقع یک کار خلاف شریعت بود.

 

پی نوشت



[1] . جواهر الکلام: ۱۷، ۲۲۰.

[2].  جواهر الکلام: ۱۸، ۲.

[3]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث۲۷۲۸؛ محمد ابن اسماعیل، بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۲۳ هجری، چاپ اوّل، ص ۴۰۸، ۴۰۹، حدیث۱۶۹۱؛ ابو داؤد، سلیمان ابن اشعث، السجستانی، کتاب السنن، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۰ هجری، چاپ سوم، کتب المناسک، باب ۲۴ فی الاقران،  ج۲، ص ۹۸، حدیث ۱۸۰۵؛ یحیی ابن شرف، النووی، المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیت الافکار الدولیه، کتاب الحج، باب ۲۳ فی جواز التمتع، ص ۷۸۴، حدیث ۱۷۴.

[4]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۳۳.

[5]. محمد ابن اسماعیل، بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۲۳ هجری، چاپ اوّل،  کتاب حج، باب ۱۲۸ تقصیر المتمتّع بعد العمرۀ، ص ۴۱۷، حدیث ۱۷۳۱.

[6]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۳۴.

[7]. محمد ابن یزید، القزوینی ابن ماجه، سنن ابن ماجه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص ۹۹۲، حدیث ۲۹۷۹؛ احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۳۱؛ یحیی ابن شرف، النووی، المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیت الافکار الدولیه، کتاب الحج، باب ۲۳ فی جواز التمتع،ص ۷۸۱ حدیث ۱۵۷.

[8]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ؛ محمد بن عیسی، الترمذی، الجامع الصحیح (سنن الترمذی) بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۳، کتاب الحج باب ۱۲ ما جاء فی التمتع، ص ۱۸۵، حدیث ۸۲۳.

[9]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۲۴.

[10]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۳۵.

[11]. محمد بن عیسی، الترمذی، الجامع الصحیح (سنن الترمذی) بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۳، کتاب الحج باب ۱۲ ما جاء فی التمتع.

[12]. یحیی ابن شرف، النووی، المنهاج فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج، بیت الافکار الدولیه، کتاب الحج، باب ۲۳ فی جواز التمتع ، ص ۷۸۲، حدیث ۱۵۹؛ احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۲۹.

[13]. محمد ابن اسماعیل، بخاری، صحیح البخاری، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۲۳ هجری، چاپ اوّل، ص ۳۸۱، حدیث ۱۵۶۹.

[14]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۳۳

[15]. احمد ابن شعیب، نسائی، کتاب السنن الکبری، بیروت، در الفکر، ۱۴۱۵ هجری، ج۵، کتاب مناسک الحج، باب التمتع، حدیث ۲۷۳۲.

 

 

می توانید پی دی اف این تحقیق را از اینجا دریافت نمایید.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی